کوروشکوروش، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 4 روز سن داره

کلبه خاطرات کوروش

انجام تدابیرلازم جهت رفتن به مرخصی

1392/2/7 11:13
نویسنده : زهرا علیخانی
253 بازدید
اشتراک گذاری

 تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد

دیگه کم کم داشتم به هفته 32 نزدیک می شدم باید یه فکرایی برای مرخصی هام  و کارام میکردم

آخه میخواستم 15 روز از مرخصی استحقاقی و 15 روز هم از مرخصی استعلاجی استفاده کنم که

برای مرخصی استعلاجی می بایست از دکتر مجوز میگرفتم بنابراین....

niniweblog.comniniweblog.comniniweblog.com

 

در تاریخ 20 مهر ماه بابا و خاله عشرتت اومدن پیشم .بابایی و خاله عشرت شروع کردن به

جمع کردن وسایلی که می بایست باخودمون به تهران می بردیم  و چون بابا با ماشینمون

می خواست بره باید اونا رو با خودش  می برد و سایر لوازم را هم تقریباً جمع و جور کردیم تا

تکلیفمون مشخص بشه و در تاریخ 91/07/24 هم وقت چک پزشکی ماهانه داشتم از خانم

دکتر محسنیان  که هم سلامت من و جنینم را تایید کنه و هم فرم پروازم را پر کنه  و اجازه

پرواز رو صادر کنه بنابراین با هم سه تایی رفتیم به مطب دکتر بعد از گرفتن ضربان قلب پسرطلای

من گفت 130 در دقیقه و اندازه شکمم 31 وفشارم هم 12 روی 7 بود که به من گفت شرایطت

عالیه  دکتر محسنیان که اولین بار بود  پیششون می رفتم  بر خلاف آنچه که از مراجعینش شنیده

بودم هم با مرخصی استعلاجی موافقت کرد و هم فرم پرواز را پرکرده و پرواز رو بلامانع دونستند

البته در این میون دلم می خواد از ماجرای وقت گرفتن از دکتر بگم راستش؛ دکتر میرفندرسکی

بعد از آخرین مراجعه ام گفتن که دیگه به صلاح نیست با هواپیما پرواز کنم  این چند ماه رو بندرعباس

تحت نظر پزشک باش فقط از هفته 32 به بعد تهران ساکن شو منم وقتی اومدم بندر دنبال وقت

گرفتن از دکتر شدم ولی دیدم  همین جوریش که سر دکترا شلوغ هست تو این میون  یه سری

از دکترهای بندر به مسافرت خارج از کشور رفتن و مریضاشونم هم هاج و باج مونده بودن که چی

کار کنن بنابراین اونا هم شده بودن قوز بالا قوز ، خلاصه دکترا وقت نمی دادند منم اگه گرفتم برای

دو ماه بعد بهم وقت داد یعنی مرداد ماه برای 24 مهر وقت گرفتم خدایی شانس آوردم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)